نگاهی به تاریخ
اگر موسیقی عربی خوزستان را به دو بخش موسیقی ردیفی یا روستایی و موسیقی مقامی یا شهری تقسیم کنیم، مشابهت های فراوانی میان این موسیقی و موسیقی جنوب عراق مشاهده می کنیم. البته این تشابه فقط خاص موسیقی نیست بلکه لهجه را نیز در بر می گیرد زیرا لهجه عربی خوزستانی، لهجه بین النهرینی (متسوپتامیا) است و با لهجه عربی خلیجی تفاوت دارد. ردیف ها و دستگاه های موسیقی عربی خوزستان با نظایر آن در موسیقی عربی خلیجی نیز متفاوت است. موسیقی مقامی بین النهرینی از موسیقی کهن فارسی (ایرانی) تاثیر پذیرفته است. ما هم اکنون مقام های اصفهان، نهاوند، دشت، سه گاه و پنج گاه را در موسیقی عراقی و موسیقی عربی خوزستانی داریم. اصولا منشا آواز “مقام” عربی به دربار خلفای عباسی بر می گردد که به علت پیوندهای فرهنگی ایران و عراق شماری از دستگاه های موسیقی ایرانی وارد موسیقی مقامی بین النهرین شده است.
نقوش حجاری شده نوازندگان عیلامی در شوش – که پایتخت آنان بود- نشانگر سابقه چند هزار ساله موسیقی در این منطقه از جهان است.
دوران حاکمیت مشعشعیان گواه شکوفایی فقه وادب و شعر و موسیقی عربی در این منطقه وبه ویژه در حویزه پایتخت آنان بود. در پایان این دوران شکوهمند هنر و فرهنگ عربی (ایرانی)، دستگاهی به نام حویزاوی “المقام الحویزاوی” در دربار خاندان آل مشعشع پدید آمد که دستگاه موسیقی خاص عرب های خوزستان ویکی از بهترین مقام های موسیقی بین النهرینی است. این دستگاه در موسیقی مقامی عراق جایگاه برجسته ای دارد.
در دوره شیخ خزعل نیز موسیقی عربی خوزستان رونق و رواج فراوان یافت. شیخ، افزون بر نوازندگان عرب محلی از گروه های موسیقی کشورهای عربی نظیر عراق، لبنان و مصر دعوت می کرد تا در کاخ های وی برنامه اجرا کنند.
سبک آوازی علوانیه
در دوره پهلوی که دوران سرکوب همه جانبه فرهنگی و سیاسی مردم عرب خوزستان است، موسیقی عربی دچار رکود و ابتذال گردید. در دهه چهل شمسی بود که هنرمند وشاعر یک لاقبایی به نام “علوان الشویٍّع” در اهواز پدیدار شد که ردیف ها و دستگاه های آوازی و انواع شعر مردم عرب خوزستان را می شناخت. علوان مبدع سبک آوازی عربی نوینی است که به نام او معروف شد.
“علوانیه” سبکی حزین و درد آلود است و با سبک آوازی “امیری” در مازندران مشابهت دارد.
“علوانیه” بیانگر رنج ها، آلام و ستم ملی وارد بر مردم عرب خوزستان است واز همان ابتدای سال های آغازین دهه چهل شمسی با اقبال عمومی توده ها روبه رو شد. در این سبک، شاعر با نواختن “رباب” که ساز سنتی عرب هاست، اشعاری از شاعران نامدار گذشته و حال را می خواند. سبک علوانیه از مرزهای خوزستان و ایران فراتر رفت و در عراق و بحرین و کویت نیز رواج یافت. هم اکنون هنرمندان و ترانه سرایان این کشورها این سبک را با نام “علوان اهوازی” می شناسند. بی گمان سبک آوازی علوانیه در بخش موسیقی “ریفی” جای می گیرد. اکنون نیز در خوزستان، آوازخوانان بسیاری، سبک و شیوه علوان را دنبال می کنند که مهمترین شان ” حسان الگزار” در بخش ” شاوور” شهرستان شوش دانیال است.
کولی های – که عمدتا در شهرهای اهواز و آبادان بودند- در ترویج موسیقی عربی در خوزستان نقش داشتند اما از آنها اصیل تر گروه های موسیقی “الخشابه” بودند که از مرگ نهایی موسیقی عربی خوزستانی در عصر پهلوی جلوگیری کردند و حتی به ترویج آن در برابر موسیقی مبتذل وکوچه بازاری فارسی هم کمک کردند.
اکنون – اما – گروه های الخشابه جای خودرا به گروه های جدید موسیقی عربی ( الفرق الموسیقیة) داده اند که در شهرهای مختلف خوزستان گسترده اند. این گروه ها هم در موسیقی آیینی و مذهبی (موشحات) وهم در موسیقی عربی محلی اهوازی و هم در موسیقی عام عربی تخصص دارند و در عروسی ها، جشن ها و مناسبت های ملی و مذهبی برنامه اجرا می کنند.
عرب های خوزستان افزون بر موسیقی محلی خود به موسیقی دیگر کشورهای عربی نیز علاقه نشان می دهند و آن را موسیقی خود می دانند. کمتر خانواده عرب خوزستانی را می بینیم که با ام کلثوم، عبدالحلیم حافظ، محمد عبدالوهاب، فرید الاطرش، فیروز، ودیع الصافی، ناظم الغزالی، کاظم الساهر و نیز نسل جدید خوانندگان لبنانی و مصری و عراقی مانوس نباشد. بی شک شماری از ایرانیان نیز با اغلب این چهره های موسیقی آشنایی دارند.
سازهای موسیقی عربی خوزستانی
۱٫ مطبگ یا “مطبق”: دو عدد نی بهم چسبیده است که سه سوراخ در بالا و سه سوراخ در پایین دارد. مطبگ از یک طرف باز است که از همین قسمت در آن می دمند.
۲٫ ماصول: سازی است که فقط یک نی دارد وسوراخ هایی در بالا و پایین آن هست. ماصول از ” نی” کوتاه تر است.
۳٫ النای: همان ” نی” است که در سایر نقاط ایران نیز کاربرد دارد.
۴٫ العذبه: از یک نی تشکیل می شود که هفت سوارخ در بالا و یک سوراخ در پایین دارد. “العذبه” ساز حزینی است که فقط صوت دارد وهمراه آن نمی توان آواز خواند. اکنون چوپانان عرب از این ساز استفاده می کنند وفقط کاربرد تک نوازی دارد.
۵٫ الکاسور: یا “الطبله” که بندری ها به آن ” تمپو” ودر فارسی به آن ” دمبک” می گویند با طبل تفاوت دارد. یک دهانه آن باز و دهانه دیگر آن را پیشتر با پوست نوعی ماهی به نام ” یریه” یا پوست ماهی کوسه یا پوست گاو یا گوسفند تهیه می کردند. اکنون اما از طلق استفاده می کنند. با “کاسور” ریتم تندی زده می شود که ویژه ترانه ها و آوازهای عربی “ریفی” است.
۶٫ الدف: نیز نوعی دمبک است که در فارسی به آن “دایره” می گویند.
۷٫ الزنجاری: نوعی دف است که دورادور آن را سوراخ می کنند و تشتک های کوچکی به آن می بندند که هنگام تکاندادن دف به حاشیه دف می خورند و ایجاد صدا می کنند. می توان آن را با دایره زنگی همانند دانست.
۸٫ سچابیق (اسنوچ): نوعی صفحه فلزی کوچک و مدور که هنگام رقص آن را با تکه ای کش به سر انگشتان می بندند. این ابزار پیشتر توسط زنان کولی استفاده می شد.
۹٫ الرباب یا “الربابه”: گالن خالی نفت یا روغن را از یک طرف باز می کنند و چند موی دم اسب را از وسط آن می گذرانند وبا آرشه بر آن می نوازند. رباب همان ویالن جدید است. با “چعب الربابه” تار را بالا و پایین می آورند. عرب های خوزستان انواع و اقسام دستگاه ها را با ربابه می نوازند. با الربابه هم آواز ” ابوذیه ” و ” عتاب” می خوانند و هم ام کلثوم را می نوازند وهم محمد عبدالوهاب را. رباب به نوعی نماد موسیقی عربی هم هست. ابونصر فارابی در کتاب الموسیقی الکبیر خود از این ساز با نام رباب الشاعر یاد می کند.
۱۰٫ قانون: یک ساز اساسا عربی است که در سال های اخیر میان
گروه های موسیقی عربی خوزستان رایج شده است. این ساز موسیقی متشکل از طبلی مسطح و مستطیل است که سیم های فلزی بر آن نصب شده وبا انگشت سبابه مسلح به زبانه ای فلزی آن را می نوازند. بعدها سیم های این ساز را از روده ساختند و با دو مضراب – که مانند انگشتانه به انگشت سبابه کنند- وبا هر دودست می نوازند. وچون نغمه های زیر وبم را می توان با هم به صدا در آورد، آهنگ این ساز بسی مطلوب و دلنشین است؛ به خصوص که مانند سنتور انعکاس صدا ندارد.
۱۱٫ سنتور: نیز در میان گروه های آوازخوان وسنتی “الخشابه” وهم در میان گروه های جدید موسیقی معمول است اما انتظار می رود قانون به تدریج جای سنتور را بگیرد.
۱۲٫دمام: همان طبل بزرگ است که اکنون فقط در مراسم عزاداری امامان و شخصیت های مذهبی وبه وِیژه در ماه محرم استفاده می شود. در مراسم آیینی “زار” که در برخی شهرهای عرب نشین مانند قصبه (اروندکنار) و آبادان انجام می شود نیز از ” دمام” استفاده می شود
به بحث بپیوندید